ابوالفضل ماابوالفضل ما، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

پسر ارديبهشتي ما

رمضان مبارک

امروز اولین روز از ماه پرخیر و برکت رمضونه ماه مهمونی خدا... ماه دوستی قلبها... ماه مهربونیها صفای لحطات اذان و نیایش... برکت سفره های افطار و سحر و تلاوت قرآن است. خدایا به همه ما توفیق بهره بردن از برکات بیشمار این ماه رو عطا کن خدایا یاسمن عزیزم این ماه یه عمل باید روی پاش انجام بشه خودت بهش کمک کن تا بتونه براحتی این دورانو پشت سر بذاره و عمل موفقیت آمیزی داشته باشه الهی آمین   ...
8 تير 1393

شیرین زبونیهای گل پسرم

_ با اومدن میوه های تابستونی یکم سردرگم شده بودی واسه یاد گرفتن اسماشون مثلا بار اولی که بابایی زرد آلو گرفته بود میگفتی مامان فالوده میخوام یا هلو زرد آلو رو با هم قاطی میکردی از همه جالبتر اینکه یه روز اومدی گفتی مامان یه مبینا بده منم مونده بودم که الان دقیقا چی میخوای, تا اینکه دست منو گرفتی بردی تو آشپزخونه و اشاره به یه پلاستیکی کردی که توش بامیه بود اونوقت بود که تازه دوزاریم افتاد خخخخخخ. _ تا یه کار اشتباهی میکنی فوری میای میگی مامان معذرت میخوام ببخشید اگه من چیزی نگم میگی خوب بگو اشکال نداره دیگه یه وقتایی هم که من یه کاری میکنم که خوشت نمیاد میای میگی خوب معذرت خواهی کن دیگه... _ شعرای کتاباتو دیگه خیلی هاشو حفظ هستی ...
7 تير 1393
1